جدول جو
جدول جو

معنی آن زمان - جستجوی لغت در جدول جو

آن زمان
(هََ کِ سِ کَ دَ)
آنگاه. در آن وقت:
بگستهم گفت آن زمان شهریار
که تنگ اندرآمد مرا روزگار.
فردوسی.
به بستند بندی بر آئین خویش
بدانسان که بود آن زمان دین و کیش.
فردوسی.
، بعد. پس. سپس
لغت نامه دهخدا
آن زمان
آنگاه در آن وقت
تصویری از آن زمان
تصویر آن زمان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از در زمان
تصویر در زمان
درحال، فی الفور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
هم روزگار، معاصر، هم دوره، هم عصر، دارای زمان یکسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آن جهان
تصویر آن جهان
آخرت، عقبی، اخری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در زمان
تصویر در زمان
در حال فورا فی لافور. رشته و ریسمان تافته که در سوزن کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آخرزمان
تصویر آخرزمان
قسمت واپسین از دوران که به قیامت پیوندد، آخرالزمان
فرهنگ لغت هوشیار
دوره آخر، قسمت واپسین از دوران روزگار که بقیامت متصل گردد آخر الزمان. یا پیغمبر آخر زمان. محمد مصطفی (ص) یا مهدی آخر زمان. مهدی موعود (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
هم دوره هم عصر معاصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک زمان
تصویر یک زمان
اندک زمانی، مدت کمی، دمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کر زمان
تصویر کر زمان
((کَ))
آسمان، عرش، سپهر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آن جهان
تصویر آن جهان
((جَ))
آخرت، جهان پس از مرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آن چنان
تصویر آن چنان
((چُ))
به طور، بدان گونه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آخرزمان
تصویر آخرزمان
((خَ زَ))
دوره آخر، قسمت واپسین از دوران روزگار که به قیامت متصل گردد، آخرالزمان، مجازاً روزگاری که در آن حوادث نامعمول یا کارهای ناپسند زیاد روی می دهد، پیغمبر، محمّد مصطفی (ص)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آخر زمان
تصویر آخر زمان
پایان روزگار، سرانجام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
Timeless, Timelessly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
Concurrent, Simultaneous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
intemporel, de manière intemporelle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
concurrent, simultané
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
永恒的 , 永恒地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
eterno, atemporalmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
senza tempo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
gleichzeitig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
eterno, atemporalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
gelijktijdig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
simultâneo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
одночасний , одночасний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
ponadczasowy, ponadczasowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
одновременный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
вічний , позачасово
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
równoczesny, jednoczesny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
zeitlos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
concurrente, simultáneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی زمان
تصویر بی زمان
безвременный , вневременно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
concomitante, simultaneo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی